معرفي نشريه
علمی
فصلنامه زیباییشناسی ادبی با انتشارمقالههای علمی و تخصصی در زمینه زیباییشناسی با بهرهمندی از دانش علمی و تجارب استادان برجسته و صاحبنظر رشته زبان و ادبیات فارسی و گرایشهای ذیربط اهداف زیر را دنبال میکند:
- ارتقای سطح علمی و تخصصی زیباییشناسی ادبی
- ایجاد بستر مناسب برای ارایه اندیشههای نو در زمینه زیباییشناسی ادبی
- انتقال و تبادل تجربیات و دستاوردهای تازه علمی در سطح ملی و بینالمللی
- انتشار آخرین نتایج تحقیقات و دستاوردهای علمیتخصصی درباره زیباییشناسی ادبی
- ایجاد پایگاه تخصصی وپژوهشی زیباییشناسی ادبی در کشور
- بومیسازی زیباییشناسی ادبی و تولید علم در این حوزه
- این نشریه با احترام به قوانین اخلاق در نشریات عضو و تابع قوانین کمیته اخلاق در انتشار (COPE)میباشد و از آیین نامه اچرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی می نماید.
این فصلنامه با عنوان اندیشههای ادبی بر اساس رأی پنجاه و هفتمین جلسه کمیسیون بررسی و تأیید نشریات علمی دانشگاه آزاد اسلامی مطابق نامه شماره 144498/87 مورخ 1/5/1388 به مرتبه علمی پژوهشی ارتقا یافته است.
همچنین این نشریه با شماره ثبت 3527/124 مورخ 21/7/88 در معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب شده است.
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - معرفی و تحلیل نویافته¬های بلاغی در متون تفسیری فارسی
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده بلاغت از مهمترین دانش های ادبی است که پیدایش آن به طور طبیعی با تکوین زبان همراه بوده است و سابقه تاریخی آن را باید در زمانی که زبان جنبۀ مکتوب یافته، پی کاوی کرد. از آنجایی که نخستین کتابهای اعجاز قرآن بیشتر به طرح مباحث بلاغی پرداختهاند و تاریخ قرآن پژوهی، آ چکیده کاملچکیده بلاغت از مهمترین دانش های ادبی است که پیدایش آن به طور طبیعی با تکوین زبان همراه بوده است و سابقه تاریخی آن را باید در زمانی که زبان جنبۀ مکتوب یافته، پی کاوی کرد. از آنجایی که نخستین کتابهای اعجاز قرآن بیشتر به طرح مباحث بلاغی پرداختهاند و تاریخ قرآن پژوهی، آکنده از پژوهشهای بلاغی جهت تبیین اعجاز لفظی و بیانی قرآن کریم میباشد، موضوع اعجاز همواره ارتباط تنگاتنگی با علوم بلاغی داشته و دارد. شناخت بلاغت و شیوههای بلاغی قرآن نه تنها پرده از وجوه اعجاز بلاغی این کتاب کریم بر میدارد بلکه معانی نهفته و راز های پنهانِ آن را نیز،آشکار میسازد. نظر به اینکه اسرار نهفتۀ این دانش در آغاز در کلام مفسرین اوّلیه، از جمله: ابوالفتوح رازی، شاهفور اسفراینی و... متبلور شده است شایسته است به نکتهها و صنایع گمنام این دانش، بر اساس متون تفسیری پرداخته شود تا با شناخت آنها بتوان در فهم معانی پنهان و مضاعف متون به اهل بلاغت، یاری رساند. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیدهاند تا با روش تحلیلی ـ توصیفی، زیبایی های ادبی متون تفسیری را که از چشم بلاغیون به دور مانده و یا کمتر به آنها پرداخته شده، یافته و مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. نگارندگان پس از تجزیه و تحلیل نمونه ها، نتیجه می گیرند که در تفاسیر اوّلیه قرآن، از صنایع خاصی همچون: تلویح، شگرف آغازی، اسناد مجازی مفید معنای تکریم و... استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل زیباییشناختی شعر «دلم برای باغچه میسوزد» اثر فروغ فرخزاد بر اساس عقلانیت ارتباطی هابرماس
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده عقلانیت ارتباطی از نظریههای فلسفی مطرح در غرب و جهان معاصر است. این عقلانیت در نظریۀ هابرماس در مفهوم درک، فهم و ترتیب چگونگی برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد تفاهم در مسائل ارزشی است که از راه کنش ارتباطی و با طرح ادعاها، استدلالها و نقد استدلالها صورت میگ چکیده کاملچکیده عقلانیت ارتباطی از نظریههای فلسفی مطرح در غرب و جهان معاصر است. این عقلانیت در نظریۀ هابرماس در مفهوم درک، فهم و ترتیب چگونگی برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد تفاهم در مسائل ارزشی است که از راه کنش ارتباطی و با طرح ادعاها، استدلالها و نقد استدلالها صورت میگیرد. وی چنین عقلانیتی را سبب توسعۀ فهم متقابل و رهایی انسانها از ساختار سلطه میداند. هدف کلی پژوهش بررسی جنبههای همسویی عقلانیت ارتباطی هابرماس با عناصر زیباییشناختی استعارۀ مفهومی، نماد، تناقض و تکرار در شعر «دلم برای باغچه میسوزد» اثر فروغ فرخزاد است. دستاوردهای پژوهش نشان داد که عناصر زیباییشناختیِ شعر «دلم برای باغچه میسوزد» با عقلانیت ارتباطی مطرحشده در شعر فروغ همسویی دارد. بدین معنا که نوعی کنش و عقلانیت مشابه عقلانیت ارتباطی هابرماس در موضوع ارزشی وضعیت اسفبار جامعه در شعر وجود داشت که در پایان آن تفاهمی ایجاد نشد؛ یک گفتوگوی درونی ذهنی از سوی شاعر بین افراد خانواده و در نگاهی، افراد جامعه. این عقلانیت را فروغ هنرمندانه در استعارۀ مفهومی «باغچه» با مضمون عاطفه و انسانیت، نمادهای چندگانه، تناقض معرفتی-هویتی و تکرار واژۀ «باغچه» و عبارت «من فکر میکنم…» نشان داده بود. همۀ آرایههای بررسیشده این نتیجه را داشت که فقدان عقلانیت ارتباطی تفاهمی و بیتوجهی به وفاق اجتماعی، باغچه (جامعه) را بیمار کرده و در معرض مرگ قرار داده¬است. هرچند عقلانیت هدفمند فروغ به¬عنوان یک روشنفکر، امکان درمان باغچه را متصور شده بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - زیست¬جهان زنانه و نسبت آن با اندیشه¬های انحطاط-شناسانه در داستانهای کوتاه صادق هدایت (بر اساس نظریۀ نقد تاریخی ـ اجتماعی کلود دوشه)
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده صادق هدایت در زمرۀ روشنفکران و نخبگانی قلمداد می¬شد که به موقعیت انحطاطی ایران باور داشت و آن را فرآیندی تاریخی می-دانست. با تکیه بر چنین باوری می¬توان موقعیت زنان در داستان¬های صادق هدایت را به نوعی بازنمود این موقعیت انحطاطی دانست. در واقع وجه واقع¬گرایانۀ داست چکیده کاملچکیده صادق هدایت در زمرۀ روشنفکران و نخبگانی قلمداد می¬شد که به موقعیت انحطاطی ایران باور داشت و آن را فرآیندی تاریخی می-دانست. با تکیه بر چنین باوری می¬توان موقعیت زنان در داستان¬های صادق هدایت را به نوعی بازنمود این موقعیت انحطاطی دانست. در واقع وجه واقع¬گرایانۀ داستان¬های صادق هدایت به اندازه¬ای بالا و ملموس است که بر اساس چارچوب تئوری نقد اجتماعی- تاریخی کلود دوشه، مبنای این روایت¬ها، واقعیت-های اجتماعی و تاریخی است که روایت با تکیه بر آنها صورتبندی شده¬است. بر این مبنا، حجم انبوهی از خُلقیات، هنجارها، ارزش¬ها، مناسبات اجتماعی، مکانیزم¬های سلطه و اقتدار، باورها و دیدگاه¬های منحط و استمرار وضعیت¬های ایستای اجتماعی، واقعیتهایی اجتماعی ـ تاریخی¬اند که زنان را در معرض حجم قابل توجهی از خشونت¬های کلامی و جنسیتی، پدرسالاری اقتدارگرایانه، هنجارها و خُلقیات تثبیت شدۀ مردسالارانه، نادیده گرفته شدن¬های مستمر، تحقیر شدن¬ها و ماندن در موقعیتی در حاشیه و خاموش قرار می¬دهند. در این پژوهش، پرسش اصلی این است که با توجه به دیدگاههای انحطاط¬شناسانۀ صادق هدایت، بازنمایی واقع¬گرایانۀ موقعیت زنان در داستان¬های کوتاه وی چگونه بر اساس نظریۀ کلود دوشه قابل توضیح است؟ بر این اساس، فرضیه این است که نسبت میان موقعیت زنانه و انحطاط اجتماعی و فرهنگی ایران در این روایت¬ها، نسبتی معنادار است؛ به¬نحوی که قرار دادن این روایت¬ها در کنار بینش کلان¬تر صادق هدایت می¬تواند این مدعا را ثابت کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - زیباییشناسی مراثی شریف رضی در رثای امام حسین(ع)
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده واژۀ رثاء به معنی زاری و گریه بر مرده و بیان خوبیهای اوست که در قالب شعر ارائه میگردد و مرثیه گونهای از شعر است که برای تسلای دل و در اندوه متوفی سروده میشود. این نمونه به-ویژه در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا و بیان مصائب آنان بیشترین کاربرد را از آن خ چکیده کاملچکیده واژۀ رثاء به معنی زاری و گریه بر مرده و بیان خوبیهای اوست که در قالب شعر ارائه میگردد و مرثیه گونهای از شعر است که برای تسلای دل و در اندوه متوفی سروده میشود. این نمونه به-ویژه در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا و بیان مصائب آنان بیشترین کاربرد را از آن خود نموده¬است. صور خیال جوهر اصلی و یکی از عناصر ثابت شعر بوده که از طریق نیروی تخیل به¬وجود میآید. سخنشناسان این حوزه معتقدند که صورخیال جانمایه و روح اصلی در شعر عربی است و یکی از مبانی زیباشناختی هر اثر ادبی بررسی و ارزیابی صورخیال شاعرانه در آن است که سبب روشنسازی سبک و ارزش هنری هر اثر میشود. از جمله شاعرانی که در فن رثاء از خود اشعاری به یادگار گذاشتهاند، میتوان به شریف رضی اشاره کرد. قصائد او به حدی کامل و جامع است که الگوی شاعران پس از او شده¬است؛ اگرچه مراثی او در زمینۀ رثای امام حسین(ع) بسیار کم است. جستار پیش رو در نظر دارد، رثای امام حسین(ع) را در اشعار شریف رضی از جنبۀ زیباییشناسانه و با در نظر گرفتن انواع تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز مورد بررسی قرار دهد و اثبات نماید که بهطور قطع وی یکی از بهترین شاعران رثاء در دورۀ عباسی بوده و مراثی اندکی که از او باقی مانده، گواه این ادعاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تصاویر خیالی در ادبیات غنایی
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده تصویرپردازی یکی از عناصر و مؤلفههای برجسته در حوزۀ زیباییشناسی آثار ادبی است. هدف پژوهش بحث و بررسی تصاویر خیالی در ادبیات غنایی است که براین اساس سه منظومۀ (ویس و رامین، خسرو و شیرین، گل و نوروز) موردمطالعه قرار گرفت و عناصر خیال استخراج شد؛ سپس در چهار عنصر چکیده کاملچکیده تصویرپردازی یکی از عناصر و مؤلفههای برجسته در حوزۀ زیباییشناسی آثار ادبی است. هدف پژوهش بحث و بررسی تصاویر خیالی در ادبیات غنایی است که براین اساس سه منظومۀ (ویس و رامین، خسرو و شیرین، گل و نوروز) موردمطالعه قرار گرفت و عناصر خیال استخراج شد؛ سپس در چهار عنصر تصویری دستهبندی و مورد مقایسه قرار گرفت. این چهار عنصر عبارتند از: عنصر انتزاعی، عنصر بزمی، عنصر طبیعت و عنصر نجوم. کاوش در خیال هر شاعر به مخاطب کمک می¬کند که نگاه او به پیرامونش را بهتر درک کند و بتواند با شعر او ارتباط بگیرد. یکی از موضوعات قابل توجه در ادبیات غنایی، موضوع عشق است که در هر دوره¬ای شاعر سعی می¬کند از این موضوع متناسب با کلام خود در شعرش به تصویرگری بپردازد و رابطۀ میان عاشق و معشوق و وصال و فراق آنها را با توجه به شرایط زندگی هر کدام نشان دهد. در این مقاله هم، هر¬کدام از شاعران در زمینۀ تصویرپردازی در هر سۀ منظومه بالاترین میزان را به عنصر طبیعت اختصاص داده¬است که در ویس و رامین بیشتر از انواع تشبیه، در خسرو و شیرین استعارۀ مصرحه و در گل و نوروز هر دو عنصر خیال را داشتیم. همچنین هر سه شاعر در زمینۀ عناصر انتزاعی، کمترین استفاده را داشتهاند که به¬صورت استعارۀ مکنیه بود. در میزان استفاده از عناصر انتزاعی سعی سه شاعر در حسی کردن امور ذهنی و جان بخشی به آنها بوده¬است. همچنین ویس و رامین به¬عنوان اولین منظومۀ عاشقانه الگویی برای منظومه¬های دیگر بوده¬است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل استعاره مفهومی سخن در قصاید خاقانی
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده استعاره در سال های اخیر و در نظریهی شناختی، معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرده است که از آن تحت عنوان «استعارهی مفهومی» یاد کرده میشود. طبق این نظریه استعاره فقط در سطح واژگان، جملات یا حتّی در زبان نیست بلکه در ذهن، رفتار و اعمال افراد یک جامعه و به شکل ناخود آ چکیده کاملچکیده استعاره در سال های اخیر و در نظریهی شناختی، معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرده است که از آن تحت عنوان «استعارهی مفهومی» یاد کرده میشود. طبق این نظریه استعاره فقط در سطح واژگان، جملات یا حتّی در زبان نیست بلکه در ذهن، رفتار و اعمال افراد یک جامعه و به شکل ناخود آگاه نمود پیدا میکند. بنابراین یکی از کارکرد های اساسی این نوع استعاره، تبیین و بررسی طرز فکر و اعمال و رفتار انسانها در جامعهای است که در آن زندگی میکنند. از این رهگذر ما در این مقاله به بررسی استعارهی مفهومی سخن در قصاید خاقانی که یکی از مهمترین شعرای قرن ششم میباشد، پرداخته ایم تا ریشهی مناقشات و منشأ مجادلات او با شعرای هم عصرش را در یابیم. در این تحقیق مشخّص شد که خاقانی سخن را به مثابه مُلک، معجزه و سحر، عروس دوشیزه، رقابت، مروارید، خوراکی و درخت میداند که نوعی خود برتر بینی و یگانه انگاری در ذهن خاقانی باعث مجادلات و بد اخلاقی های او با شعرای دیگر گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - استعارههای مفهومی در آثار عالیه مهرابی، با موضوع شهدای هنرمند و مدافع حرم در کتاب «از هنر تا حرم»
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چکیده واکاوی استعارههای شناختی یا مفهومی در هر متن و نوشته، میتواند وسیلۀ مهمی در کشف معنای متن باشد. به دیگر سخن استعارههای مفهومی سبب نمایان شدن بعضی از امور و مفاهیم مبهم میگردد. به همین سبب در شناخت بهتر و بیشتر شعر دفاع مقدس، از استعارههای مفهومی بهره گرفت چکیده کاملچکیده واکاوی استعارههای شناختی یا مفهومی در هر متن و نوشته، میتواند وسیلۀ مهمی در کشف معنای متن باشد. به دیگر سخن استعارههای مفهومی سبب نمایان شدن بعضی از امور و مفاهیم مبهم میگردد. به همین سبب در شناخت بهتر و بیشتر شعر دفاع مقدس، از استعارههای مفهومی بهره گرفته میشود تا به این پرسش پاسخ داده شود که کدام مفاهیم ذهنی و احساسی و عاطفی در اینگونه اشعار و سرودهها، مورد توجه شاعران بوده¬است و آنها از چه حوزهای برای تجسم بخشیدن و عینی کردن امور ذهنی خود بهره بردهاند. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، نویسنده در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی استعارههای مفهومی جبهه و جنگ در سرودههای شاعران دفاع مقدس استان یزد در مجموعۀ اشعار همایش شهدای هنرمند و شهدای مدافع حرم در کتاب «از هنر تا حرم» پرداخته¬است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که استعارههای مفهومی بهکاررفته در سرودۀ شاعران برای هر یک از استعارههای یاد شده، سه الگوی انسانانگاری، گیاه انگاری، جسم انگاری زیاد مورد توجه قرار گرفته¬است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نمادگرایی در شکواییههای اجتماعی مهدی اخوان ثالث
شماره 58 , دوره 14 , زمستان 1402چكيده شكوایيه يكي از گونه¬هاي ادبيّات غنايي است كه به شرح رنج و ناكامي¬ها، دردهاي دروني و اجتماعي شاعر يا نويسنده مي-پردازد. در دورۀ معاصر، متأثر از وقايع سياسي و تحوّلات اجتماعي، نمود اين نوع ادبی در آثار شاعران اين دوره بسیار چشمگیر است. خفقان و فضای بستۀ جامعه در چکیده کاملچكيده شكوایيه يكي از گونه¬هاي ادبيّات غنايي است كه به شرح رنج و ناكامي¬ها، دردهاي دروني و اجتماعي شاعر يا نويسنده مي-پردازد. در دورۀ معاصر، متأثر از وقايع سياسي و تحوّلات اجتماعي، نمود اين نوع ادبی در آثار شاعران اين دوره بسیار چشمگیر است. خفقان و فضای بستۀ جامعه در عصر ستمشاهی- بهویژه پس وقوع كودتاي 28 مرداد 1332خ.- سبب شد شاعران رسالت اجتماعی و تعهد شاعری خویش را از یاد نبرند و با زبانی نمادین شکواییههای اجتماعی تأثیرگذاری بسرایند. مهدی اخوان ثالث از آن دسته سَرایندگان متعهدی است که پیوسته مسائل اجتماعی و سیاسی را در آینۀ اشعارش نمایانده و با بهرهگیری از نمادهای تازه، شکواییههای ماندگاری از خود بهجای گذاشته است. در پژوهش پیشِ رو که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، نمادگرایی در شکواییههای اجتماعی اخوان ثالث تحليل و بررسي شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که او در موضوعاتی چون بي¬تفاوتي و غفلت¬زدگي مردم، فقر و بي-عدالتي و نابرابري، خفقان و فضاي نامطلوب اجتماعي، بيكفايتي حاكمان، استعمار و سيطرۀ بيگانگان، ناکامی جریانهای سیاسی و کشتهشدن مبارزان راه آزادی و... با سود جستن از نمادهای گوناگون، شکواییههای اجتماعی خویش را آفریده است. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - «تحلیل ماهی، یک نماد معنوی در مثنوی مولوی»
پروین گلی زاده مختار ابراهیمی افسانه سعادتیشماره 25 , دوره 6 , پاییز 1394ماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد چکیده کاملماهی، یکی از تصویر های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد های زبانی و ادبی و واژه های مرتبط با آن بررسی شد تا از این رهگذر امکان تقرب به دنیای ماورای این تصویر فراهم گردد. مولوی در مثنوی برای بیان مقاصد و اندیشه های خود بارها از ماهی در قالب مفاهیم مختلف نمادین بر پایه قرآن، احادیث و روایات و منابع تاریخی سود جسته است. ماهی در اندیشه شاعر معانی نمادین گوناگون همچون عارف و سالک حقیقت، انسان کامل و انسان بهشتی، وسیله هدایت و گاه معنایی متفاوت با معانی مذکور مانند زمین، جسم و انسان دنیوی یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - شخصیتبخشی به می در شعر حافظ
شماره 37 , دوره 9 , پاییز 1397شخصیتبخشی یکی از بارزترین صور خیالی است که از سوی حافظ مورد استفاده قرار گرفته است. حافظ به اشیا و عناصر گوناگون طبیعت شخصیت انسانی میبخشد. این شخصیتبخشیها اغلب برخاسته از عواملی است و شاعر در آن اهداف خاصی را دنبال میکند. در بین عناصر مشخص، شاعر به شخصیتبخشی به م چکیده کاملشخصیتبخشی یکی از بارزترین صور خیالی است که از سوی حافظ مورد استفاده قرار گرفته است. حافظ به اشیا و عناصر گوناگون طبیعت شخصیت انسانی میبخشد. این شخصیتبخشیها اغلب برخاسته از عواملی است و شاعر در آن اهداف خاصی را دنبال میکند. در بین عناصر مشخص، شاعر به شخصیتبخشی به می توجه خاصی دارد. بررسی انگیزهها و اهداف شخصیتبخشیها نسبت به می نشان میدهد که حافظ در ورای ظاهر ابیات در مورد می، به دنبال مقاصد دیگری است. در این مقاله، با استفاده از برخی نظریات در باره استعاره و شخصیتبخشی و نقش آن در انتقال آنچه که در ذهن و اندیشه است و تلفیق آنها با دیدگاهها در باب اندیشه و نظام فکری حافظ و نیز بررسی اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی عصر شاعر، انواع شخصیتبخشیها نسبت به می و انگیزهها و اهداف آنها در شعر حافظ، بررسی و تحلیل میشود. انگیزهها و اهداف شخصیتبخشی در شعر حافظ عبارتند از: تزیین و تصویرگری، واقعیتآفرینی توسط قوه خیال، ضرورت اجتماعی، انتقال فکر و اندیشه، پوشیدهگویی، بیان عواطف نسبت به مشخص. انگیزهها و اهداف شخصیتبخشی به می در شعر حافظ عبارتند از: تصویرگری و خیالپردازی، ضرورت اجتماعی و پوشیدهگویی، اظهار علاقه و عواطف به مشخص. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل عناصر داستانی «منظومه آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی
شماره 18 , دوره 4 , زمستان 1392عناصر داستانهای امروزی با توجه به درونمایه و محتوای داستانهای معتنابه معاصر، توجیهپذیر است و ساختار، متناسب با چگونگی درونمایه شکل میپذیرد. منظومه آرش کمانگیر از آثار حماسی و اسطورهای ایران باستان است که در دوره معاصر توسط سیاوش کسرایی به نظم در آمده، کارکردی سیا چکیده کاملعناصر داستانهای امروزی با توجه به درونمایه و محتوای داستانهای معتنابه معاصر، توجیهپذیر است و ساختار، متناسب با چگونگی درونمایه شکل میپذیرد. منظومه آرش کمانگیر از آثار حماسی و اسطورهای ایران باستان است که در دوره معاصر توسط سیاوش کسرایی به نظم در آمده، کارکردی سیاسی – اجتماعی به خود گرفته است. به جز توجه به دلایل آگاهانه و بصیرت هنرمندانهای که سراینده اثر برای انتخاب نظم به جای نثر و همچنین چرایی بازآفرینی مجدد آن در دوره معاصر داشته است، برآنیم تا با بررسی عناصر داستانی این منظومه زوایای ارزشمند و خلاقانه دیگر این اثر را شناسایی کنیم. استخراج و تحلیل عناصر داستانی نوین در حماسهای کهن و باستانی موضوع اصلی این مقاله است و نگارندگان میکوشند تا عناصری همچون سوژه، تم، طرح، شخصیت، حادثه، زاویه دید و دیگر عناصر داستانی را در منظومه آرش کمانگیر مورد تحلیل و بررسی قرار دهند تا میزان موفقیت یک شاعر در پرداختن به یک قصه منظوم در برابر دید و داوری خواننده قرار گیرد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نقد و بررسی شعر شاملو بر اساس آرکیتایپ شب
زهرا خاتمی کاشانی محمدرضا قاریشماره 33 , دوره 8 , پاییز 1396آرکی تایپ یا کهن الگو به انگارههایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه گفته میشود که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان میدهد. هنرمندان نیز برای آفرینش هنری از صور ذهنی و تخیّلاتی بهره میگیرند که ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند. این تصاویر ذهنی در رو چکیده کاملآرکی تایپ یا کهن الگو به انگارههایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه گفته میشود که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان میدهد. هنرمندان نیز برای آفرینش هنری از صور ذهنی و تخیّلاتی بهره میگیرند که ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند. این تصاویر ذهنی در روند آفرینش هنری به لایههای خودآگاه ذهن میرسند و اثری هنری خلق میشود. بخش خودآگاه، آرکیتایپ را به شکل نماد و سمبل درک میکند. بنابراین در ادبیات پرداختن به آثار سمبولیک و نقد کهن الگویی آن میتواند برخی ویژگیهای شخصیتی و روانی هنرمند را که برخاسته از اندیشه و احساس تبار اوست نشان دهد. یکی از رایجترین کهن الگوها، کهن الگوی شب است. تکرار واژه شب (بیش از 400 بار) در شعر شاملو، این واژه را به عنوان یک آرکیتایپ به ما معرّفی میکند. این واژه به عنوان نمادی از آنیما، مفاهیمی دیگر چون تاریکی، اندوه، تنهایی، سکوت، وحشت، ناامیدی و مرگ را نیز در شعر شاملو میرساند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی آزاداندیشی در شعر حافظ
شماره 15 , دوره 4 , تابستان 1392حافظ شاعری آگاه است و شرایط سیاسی اجتماعی زمانه خویش را خوب دریافته است چندانکه شعر وی آیینهای از اوضاع سیاسی اجتماعی عصر اوست. دیوان اشعار حافظ، درسنامه آزادگی است و خود نهضتی است در آزاداندیشی که زمان و مکان را در نوردیده و فرهنگی را عرضه کرده که عصاره و چکیده غنی و چکیده کاملحافظ شاعری آگاه است و شرایط سیاسی اجتماعی زمانه خویش را خوب دریافته است چندانکه شعر وی آیینهای از اوضاع سیاسی اجتماعی عصر اوست. دیوان اشعار حافظ، درسنامه آزادگی است و خود نهضتی است در آزاداندیشی که زمان و مکان را در نوردیده و فرهنگی را عرضه کرده که عصاره و چکیده غنی و استوار ایران است و اگر بدان گوش فرا دهیم مفهوم دموکراسی را آنگونه که امروز مطرح است با ساختاری که متناسب با روح و روان جمعی ایرانیان است. اگرچه حافظ از اندیشههای عرفانی متأثر است اما اعتراض به وضع موجود را به عنوان یکی از اصول آزاداندیشی سرلوحه هنر و باور خویش قرار میدهد و بهقدری آزاد است و آزادانه میاندیشد که حتی تصوف زمانه خویش را که همراه است با خانقاه و پیر و ریاضت و... حداقل آنگونه که مرسوم زمانه اوست نمیپسندد. به هر روی بسیاری از مظاهر آزاداندیشی حتی با توجه به مفاهیم جدید و امروزی آن در دیوان حافظ مشهود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تصویرسازی با خورشید (آفتاب) در اشعار انوری، خاقانی و نظامی و مقایسة آنها با یکدیگر
شماره 24 , دوره 6 , تابستان 1394زمان رواج سبک آذربایجانی، دورة اوج استفاده از تصویرسازی طبیعت برای ارایه امیال و افکار شاعران بوده تا آن جا که شعرایی چون انوری، خاقانی و نظامی از بزرگان و سرامدان این سبک و این شیوه به حساب میآیند. خورشید از عناصر طبیعی و از بارزترین ابزار تصویرسازی شعراست. زیبایی و چکیده کاملزمان رواج سبک آذربایجانی، دورة اوج استفاده از تصویرسازی طبیعت برای ارایه امیال و افکار شاعران بوده تا آن جا که شعرایی چون انوری، خاقانی و نظامی از بزرگان و سرامدان این سبک و این شیوه به حساب میآیند. خورشید از عناصر طبیعی و از بارزترین ابزار تصویرسازی شعراست. زیبایی و عظمت آن همواره موجب ایجاد باورهایی شده است که در ترکیب با فنون هنری و ادبی، به غنیسازی تصاویر و ترکیبات ادب فارسی انجامیده است. این مقاله به مقایسة تصویرسازی با خورشید در شعر انوری، خاقانی و نظامی پرداخته است. این شعرا با استفاده از محسوسات در تصویر خورشید و بهره برداری از معنای نمادین و اسطورهای آن که در واقع همان زیبایی و قدرتمندی خورشید است و هم چنین استفاده از تتابع اضافات و بیان تصویر در تکبیت ها تشریک مساعی دارند. اما استفاده از خورشید در تصویر یک هیأت، بسامد و تکرار بالا، تصویرسازی به اقتضای حال و با توجه به ویژگی های مخاطب و نیز آرایههای متعدد برای ارایة تصویر خورشید، ویژة شعر خاقانی به نظر می رسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - صور خیال در اشعار قیصر امینپور
شماره 27 , دوره 7 , بهار 1395صورخیال جوهر اصلی و عنصر ثابت شعر است و چیزی است که از نیروی تخیل حاصل می شود. صور خیال معیار ارزش و اعتبار هنری شعر است. در هیچ یک از آثار ادبی در طی ده قرن گذشته اثری در نقد علم بلاغت به اهمیت صور خیال نیست مجموعه تصاویر حاصل از انواع صور خیال (استعاره، تشبیه، مجاز، چکیده کاملصورخیال جوهر اصلی و عنصر ثابت شعر است و چیزی است که از نیروی تخیل حاصل می شود. صور خیال معیار ارزش و اعتبار هنری شعر است. در هیچ یک از آثار ادبی در طی ده قرن گذشته اثری در نقد علم بلاغت به اهمیت صور خیال نیست مجموعه تصاویر حاصل از انواع صور خیال (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه) در دیوان هر شاعری بیانگر لحظه هایی است که با درون و جهان درونی او سرو کار دارد. بررسی آثار شاعران انقلاب و دفاع مقدس از جمله راهکارهای مهم و تأثیرگذار در شعر انقلاب و دفاع مقدس است. قیصر امین پور از جمله شاعرانی است که در ادبیات پایداری و انقلاب دارای چهره درخشانی است که عناصر خیال در اشعار وی نمود قابل توجهی دارد. در این جستار اشعار قیصر امین پور در چهار دفتر وی از نظر صور خیال بررسی شده و نتایج حاصل از آن به صورت نمودار به تصویر کشیده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - رنگ اقلیمی در شعر محمد بیابانی
محمد مرادی پوران یوسفی پور فاطمه غفوری مهدی آبادشماره 49 , دوره 12 , پاییز 1400محمد بیابانی، زادۀ اقلیم جنوب ایران است. وی از شاعران نامی و متعهد و اجتماعی است. و از آن جهت که محیط زندگی، فرهنگ و اقلیم طبیعی، تاثیر انکار ناپذیری بر انسان می گذارد. بررسی این گونه تاثیرات در آثار شاعران و نویسندگان تحت عنوان رنگ اقلیمی یا محلی قرار می گیرند. رنگ محل چکیده کاملمحمد بیابانی، زادۀ اقلیم جنوب ایران است. وی از شاعران نامی و متعهد و اجتماعی است. و از آن جهت که محیط زندگی، فرهنگ و اقلیم طبیعی، تاثیر انکار ناپذیری بر انسان می گذارد. بررسی این گونه تاثیرات در آثار شاعران و نویسندگان تحت عنوان رنگ اقلیمی یا محلی قرار می گیرند. رنگ محلی یا صبغه اقلیمی اصطلاحی است که این تاثیرات را در شعر شاعران بیان می نماید. اندوخته های فکری و ذهنی هر شاعر از رهگذر زندگی در اقلیم طبیعی و فرهنگی خاصی، به آفرینش تصاویر شاعرانه ای در شعر او می انجامد، که به آن رنگ محلی یا اقلیمی گفته می شود. رنگ اقلیمی در شعر معاصر بازتاب تجربه ی شخصی شاعران است که رهآورد آشتی و همزیستی انسان با طبیعت است که در شعر معاصر ایران ابتدا در شعر نیما جلوه گر شد و سپس در سرودهای شاعران پس از او مورد توجه و استقبال قرار گرفت. این پژوهش به روش مطالعه ی کتابخانه ای به شیوه تحلیلی -توصیفی در پی پاسخ به این پرسش است که محمد بیابانی چرا و به چه میزان توانسته اقلیم جنوب را در شعر خود، منعکس نماید. نتایج به دست آمده حکایت از این دارد که سوای بوم سروده های او، رنگ اقلیمی در تمام سروده های او پر رنگ است و برجسته ترین ویژگی زبانی سروده های او پس از آرکائیسم، برجستگی رنگ اقلیم و طبیعت جنوب است که نشان از دلبستگی و علاقه و انس شاعر به زیست بوم و فرهنگ کهن سرزمین خود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - چندگونگی ایهام در غزلیات سعدی
سیدمحسن مهدی نیاشماره 19 , دوره 5 , بهار 1393ایهام یکی از مهمترین امکانات زبان شعری است. این آرایه را از انواع هنجارگریزی معنایی میدانند که در محور همنشینی و مجاورت به وجود میآید و براساس ترکیب شکل میگیرد و کلام را با ایهام که از عناصر مهم زبان ادبی است، پیوند میدهد. این مقاله، محصول مطالعه کامل غزلهای سعد چکیده کاملایهام یکی از مهمترین امکانات زبان شعری است. این آرایه را از انواع هنجارگریزی معنایی میدانند که در محور همنشینی و مجاورت به وجود میآید و براساس ترکیب شکل میگیرد و کلام را با ایهام که از عناصر مهم زبان ادبی است، پیوند میدهد. این مقاله، محصول مطالعه کامل غزلهای سعدی و استخراج کاربرد انواع ایهام در آنهاست. در این تحقیق با استفاده از بررسیهای به عمل آمده، میزان و چگونگی کاربرد انواع مختلف ایهام در غزلیات سعدی نشان داده شده است. همچنین تصریح شده است که سعدی به رغم آن که شاعری صریح و رکگوست و مکنونات قلبی خود را شفاف بیان میکند اما نمیتواند یکی از بزرگترین امکانات زبان شعر را که با ابهام پیوند دارد نادیده گیرد و از نقشآفرینی ادبی ایهام صرفنظر کند. به همین سبب است که نمونههایی از همه نوع ایهام را میتوان در غزلیات وی دید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - کاربرد ادبی و هنری الف در پهنه ادب پارسی (با تکیه بر اشعار انوری و شاعران سبک خراسانی)
غلامرضا حیدریشماره 29 , دوره 7 , پاییز 1395حرف الف بهواسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصربهفرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به ویژه در اشعار شعرای سبک خراسانی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشرو، سپهدار، پیشوا، صد چکیده کاملحرف الف بهواسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصربهفرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی به ویژه در اشعار شعرای سبک خراسانی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشرو، سپهدار، پیشوا، صدرنشین، نامور، معروف و دارای کمال است. الف؛ نمادِ قد و قامت موزون، استوار، کشیده، مستقیم و رعنا است. الف؛ مظهرِ سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، ایستادگی، استواری، استقامت، سرپایی، عمودی، ثابتقدمی، قائم بودن، وفادار به عهد بودن و بر سر ایمان ماندن است. الف، عاشق بالای خود است. الف چون سرکش دارد، پس سرکش است. الفِ زباندار و دوزبان، در عین داشتن زبان، خاموش و ساکت است. الف از نظر ثروت و دارایی، فقیرترین به حساب میآید. الف؛ نماد نداری، بیچیزی، مفلسی، فقر، گدایی، عدم، نیستی، فنا و ترک اوصاف است. الف؛ عریانی، برهنگی، پَرافکندگی، آشکارایی، خندانی، شادابی، بیسری، میان بستگی و آراستگی را به ذهن متبادر میکند. الف؛ مظهرِ تنهایی، تجرد، تفرد، یکتایی، جدایی، آزادی، یکرویی، راستی، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بیحرکت و ساکن است. الف یکی از مشبهبههای پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خطِ عذار، مسمار، خار، هلال ماه، عصا، خامه و قلم، انگشت، تیر، سرو، دار، ماه نو، کمر و میان باریک و... را به الف مانند میکنند. در این مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری و تصویری الف در اشعار این دوره زمانی پرداخته شود. پرونده مقاله